استاد، دانشکده مهندسی آب و محیط زیست دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران، aliakh@scu.ac.ir
چکیده: (2361 مشاهده)
سدهای مخزنی از سازههای مهم استحصال آبهای سطحی و هدایت سیلابها هستند که قبل از احداث، مطالعات مختلفی در فازهای متعدد برای محاسبه آورد آب ورودی به مخازن آنها و حجم آب ذخیره شده انجام میشود. عدم بهرهبرداری مطلوب از یک سد مخزنی زمانی حادث میشود که حجم جریان ورودی در زمان بهرهبرداری با حجم جریان ورودی محاسباتی همخوانی نداشته باشد. سامانههای آبگیری سدها و حجمهای آن با معیارها و گزینههای مختلف قابل سنجش است. استفاده از نظرات کارشناسان خبره و واقعبینی شرایط مختلف اعم از فنی، اقتصادی و اجتماعی با مدلهای مختلف تصمیمگیری چندمعیاره در شناسایی عوامل مؤثر بر برآورد درست استحصال آب توسط سدها، روشی مرسوم در تحقیقات مدیریت منابع آب است. در این بررسی با استفاده از روشهای مختلف تصمیمگیری چندمعیاره شامل SAW, AHP, FAHP, VIKOR, TOPSIS, FTOPSIS, PROMETEE, ElectreIII آورد جریان ورودی به مخازن 17 سد مخزنی در استان کرمانشاه بررسی شد. این پژوهش نخستین کار پژوهشی در زمینه ارزیابی برآورد جریانهای ورودی به مخازن سدهای استان کرمانشاه است که با نگرشی جامع به بیان و بررسی مهمترین عوامل تأثیرگذار در عدم توفیق در تخمین بهینه جریانهای ورودی به سد میپردازد. بر اساس یافتههای پژوهش گزینهای که دارای فراوانی بیشتری نسبت به سایر گزینههاست، گزینه تناسب تخصیص آب در هر سد مخزنی است، در واقع عدم تناسب میزان تخصیص آب با اهداف مطالعات سد مخزنی و زمانبر شدن مطالعات و اجرای سد، باعث انحراف از مسیر درست ذخیره آب در سدهای مخزنی میشود و متولیان به ناچار با تصمیمگیریهای مقطعی و حتی در زمان اجرا، اهداف طرح را تغییر میدهند. چنین روندی بدون تحلیلهای اقتصادی موجب از دست دادن فرصتها و هدررفت سرمایهگذاریها میشود.