۱۸ نتیجه برای اقلیم
مسعود گودرزی، محمد جعفر سلطانی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
روند شتابان تغییرات اقلیمی در دهههای اخیر چه در اثر عوامل طبیعی و چه در اثر فعالیتهای صنعتی باعث شده که توجه زیادی به پیشبینی آن شود. در این تحقیق تلاش شده است تا اثرات پدیده تغییر اقلیم بر میزان دما و بارش حوزه آبخیز اسکندری واقع در استان اصفهان که از منابع مهم تامینکننده آب سد زایندهرود میباشد، برای دهه ۲۰۲۰ بررسی گردد. بدین منظور از مدل LARS-WG جهت ریزمقیاس نمایی دادههای پیشیابی مدل Had-CM۳ استفاده شده است. نتایج حاکی از افزایش ۲/۷ درصدی بارش سالانه و افزایش یک درجه سانتیگرادی دمای متوسط سالانه میباشد. با بررسی مقادیر فصلی پارامترهای اقلیمی میتوان بیان داشت که بارش در فصل تابستان بیش از فصول دیگر کاهش داشته و در این فصل افزایش دمای قابل توجهی مشاهده میشود، بدین ترتیب در دهه آینده با کمبود آب جدی در این فصل روبرو خواهیم بود.
اعظم عربی یزدی، حسین ثنایی نژاد، حسن ترابی پوده، ناصر نیک نیا،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مطالعه، روند تغییرات ماهانه، فصلی و سالانه دبی رودخانه و بارندگی با استفاده از آزمون های ناپارامتری کندال، من-کندال ، سِن و اسپیرمن و پارامتری همبستگی پیرسون در حوضه آبریز درونگر درگز مورد بررسی قرار گرفت . بدین منظور، داده های دبی ایستگاه آب سنجی محمد تقی بیگ، سنگ سوراخ و گلخندان و داده های بارندگی در ایستگاههای درگز، محمد تقی بیگ، سنگ سوراخ و شمخال بکار گرفته شد . نتایج این تحقیق نشان داد که تمامی روندهای فصلی و سالانه در ایستگاههای محمد تقی بیگ و گل خندان کاهشی میباشند.آزمونهای پارامتری پیرسون و ناپارامتری اسپیرمن برای بررسی رابطه بین بارندگی و جریان رودخانه منطقهای بکار رفت و یک همبستگی مثبت معنیدار بین بارندگی و جریان رودخانه تابستانه توسط هر دو آزمون مورد تأیید قرار گرفته است.
سید سعید اسلامیان، سید سعید اخروی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدار آب شیرین موجود به ازای هر نفر در جهان به دلایل مختلفی از جمله افزایش جمعیت، آلودگی آب، برنامهریزی نامناسب آبهای فرامرزی و عملکرد ناکارآمد سیستمهای تامین و توزیع آب، روزانه در حال کاهش است. در نتیجه اگر روند فعلی در مصرف آب و شیوههای مدیریتی آن ادمه یابد، احتمال درگیری اجتماعی در سراسر جهان برای بحران کمبود آب بخصوص در کشورهای درحال توسعه افزایش مییابد. همچنین تغییرات آب و هوا به عنوان یک معضل در توسعه محیطزیست، مسائل اقتصادی-اجتماعی، روانی و سیاسی مورد توجه همه کشورهای جهان قرار گرفته است. با این سرعت تحولات، مسائل و مشکلات مربوط به بحران آب در جهان متعدد، پیچیده و چالش برانگیز خواهد شد. برای به ثمر رسیدن تلاشها در حل این مشکل نیاز به یک چشم انداز روشن از مقدار آب قابل دسترس در آینده و تقاضای آن و همچنین روشهای جدید فکر کردن، توسعه و اجرای برنامهریزی و مدیریتهای جدید است. در ابتدا با بررسی مشاهدات و شواهد مبنی بر پتانسیل آب دردسترس، میزان مصرف به تفکیک قاره و ارزیابیهای گذشته، حال و آینده وضعیت آب جهان بررسی شده است و سپس برای انطباق با پدیده تغییر اقلیم برخی از دستورالعملها و راهکارهای مهم در قالب یک چهارچوب یکپارچه ارائه شده است.
عرفان ناصری، علی شهیدی، محمّدرضا فرزانه،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
افزایش گازهای گلخانهای به ویژه پس از انقلاب صنعتی منجر به تغییرات محسوسی در سامانههای آب و هوایی جو کره زمین شده است که از آن به عنوان تغییر اقلیم یاد میشود. اثرات این پدیده نو ظهور بر بخشهای مختلف چرخه آب از اهمیت بسزایی در مدیریت منابع ارزشمند آبی برخوردار است. در این تحقیق مدل هیدرولوژیک حوضه بهشت آباد (از توابع حوضه کارون بزرگ) به منظور بررسی اثرات تغییر اقلیم در دورههای آتی بر این حوضه مورد ارزیابی قرار گرفت. لذا در این مطالعه، از مدل SWAT-۲۰۰۹ جهت مدلسازی هیدرولوژیکی استفاده شد تا میزان حجم رواناب حوضه محاسبه گردد. نتایج شبیهسازی با استفاده از دادههای روزانه ایستگاههای آبسنجی موجود در حوضه به کمک الگوریتم SUFI-۲ برای یک دوره ۱۵ ساله (۲۰۱۳-۱۹۹۸) مورد واسنجی و صحّتسنجی قرار گرفت. به منظور ارزیابی اثرات تغییرات اقلیمی بر رواناب خروجی از حوضه از مدلهای گردش عمومی جو (HadCM۳) تحت سه سناریوی A۲، B۱ و A۱B برای دورههای شاخص ۲۰۲۰، ۲۰۵۰ و ۲۰۸۰ استفاده شد و با مدل مولد اقلیمی لارس (Lars-WG ۵,۵) مورد ریزمقیاسنمایی واقع شد. سپس نتایج به روش ضرایب تغییر (CF) به مدل SWAT معرفی گردید و مدل مجدداً اجرا شد. رواناب ۳۰ ساله به صورت میانگین ماهانه تحت سناریوهای یاد شده به کمک پارامترهای واسنجیشده توسط نرمافزار SWAT-CUP محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین دمای سالانه در تمامی دورهها تحت کلیه سناریوها با افزایش چشمگیری همراه خواهد بود به استثنای سناریوی B۱ و میزان رواناب برای دورههای نزدیک و دور نیز دچار افت خواهد شد. بنابراین در بدترین شرایط ممکن حجم رواناب بهشت آباد تا سال ۲۱۰۰ تحت سناریوی A۲ دچار کاهشی ۴۵ درصدی خواهد شد.
ام البنین بذرافشان، شهلا دهقانپیر،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
دمای خاک یکی از متغیرهای مهم در مطالعات هیدرواقلیمی کشاورزی و هواشناسی کشاورزی میباشد و کمبود آن در نقاط فاقد ایستگاه سینوپتیک که فعالیتهای کشاورزی صورت میپذیرد یکی از چالشهای بزرگ در بسیاری از مطالعات و تحقیقات بخش کشاورزی است. لذا هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین متغیرهای هیدرواقلیمی همچون بارندگی، دمای هوا، رطوبت هوا، فشار بخار آب، سرعت باد، میزان تبخیر و تراز آبزیرزمینی با دمای خاک در اعماق ۵، ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۵۰ و ۱۰۰ سانتیمتری در منطقه ساحلی بندرعباس طی دوره آماری (۱۳۷۱-۱۳۹۲) است. بدین منظور پارامترهای ذکر شده به صورت نرمال استاندارد شده محاسبه شد و همچنین تاثیر دو پارامتر باران و تراز آب زیرزمینی در قالب دو شاخص SPI و GRI بررسی و با ضریب همبستگی پیرسون معنیداری ارتباط بین آنها تعیین گردید، و بر اساس روش رگرسیون خطی چند متغیره مقادیر دما در اعماق مختلف خاک برآورد گردید. بیشترین همبستگی بین دمای خاک در عمق ۱۰۰ سانتیمتری خاک با دمای هوا، تبخیر از تشتک و شاخص SPI در پنجره زمانی ۳ ماهه دیده میشود که ضرایب همبستگی آنها به ترتیب برابر با ۹۹۲/۰، ۸۸۵/۰ و ۷۱/۰- میباشد. این بدان معنی است که در واقع دما و رطوبت هوا به طور مستقیم بر تغییرات دمای خاک از سطح تا عمق مؤثر است، اما تأثیر باران بر دمای خاک معکوس بوده به طوری که میزان دمای خاک در ماههای ترسال کاهش معنیداری (P-value=-۰,۵۹) را نشان میدهد. در نتیجه، تحقیق فوق این امکان را فراهم میآورد تا در ماههای مختلف امکان برآورد سریع دمای خاک با استفاده از دادههای هیدرواقلیمی فراهم آید.
رضا برنا، غلامحسین محمدپور زنگنه،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در چند سال اخیر کاهش بارندگی و وقوع پدیده خشکسالی موجب تشدید تغییرات کیفی آب زیرزمینی دشت زیدون شده است. بنابراین با هدف ارزیابی نوسانات بارندگی بر وضعیت کیفی آب زیرزمینی و در راستای بهبود مدیریت بهرهبرداری و بهرهوری بهینه از منابع آب زیرزمینی، این مطالعه انجام شده است. در این مطالعه برای بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت زیدون و ارزیابی نقش بارندگی در نتایج کیفی این منابع، نمونه برداری از منابع آب دشت زیدون در دو مرحله انجام گرفت، ابتدا ۱۰ نمونه از آب چاههای بهرهبرداری در فروردین ۱۳۹۱ به عنوان فصل تر و سپس ۱۰ نمونه در شهریور ماه ۱۳۹۱ به عنوان فصل خشک برداشت گردید. در نهایت نتیجه گرفته شد که از لحاظ کیفی همراه با بارندگی، غلظت یونها و املاح آب زیرزمینی در این دشت، بیشتر میگردد، بدین معنی که در زمان ترسالی ها همراه با بارندگی کیفیت آب زیرزمینی آبخوان، نامناسبتر میشود که پس از بررسی های به عمل آمده، حضور سازندهای گچساران، میشان و آغاجاری در شمال دشت، بالا بودن سطح آب زیرزمینی در بعضی از مناطق به ویژه مرکز دشت، از علل افزایش غلظت یون ها در زمان بارندگی در آبخوان زیدون میباشد.
محمد سهیل رضازاده، بهرام بختیاری، کریم عباسپور، محمد مهدی احمدی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
از مؤثرترین عوامل در مقدار منابع آب یک منطقه میتوان به اقلیم و پارامترهای هیدرولوژیک اشاره کرد. مدلهای گردش عمومی جو (GCM) ابزار اصلی بررسی تغییرات اقلیمی محسوب میشوند. همچنین این مدلها به دلیل بزرگمقیاس بودن از دقت بالایی در پهنههای کوچک برخوردار نیستند. ازاینرو برای افزایش دقت این مدلها، از روش آماری یا دینامیکی برای ریزمقیاس کردن مدلهای گردش عمومی جو استفاده میشود. در این پژوهش از مدل GFDL-ESM۲M و چهار سناریوی RCP (بدبینانه، دو سناریوی حد وسط و خوشبینانه) جهت شبیهسازی بارش، دمای بیشینه و کمینه، و از بسته نرمافزاری تغییر اقلیم(CCT) جهت ریزمقیاس نمایی استفاده گردید. دادههای بارش و دمای استفادهشده در این پژوهش برای دوره پایه (۲۰۱۲-۱۹۹۰) از ایستگاههای هواشناسی استان کرمان استخراج گردید. پس از ارزیابی و اطمینان از مناسب بودن مدل به بررسی روند تغییرات بارش، دمای کمینه و بیشینه و تحلیل طول دوره خشک در آینده پرداخته شد. نتایج در دوره پایه و دوره آینده نزدیک (۲۰۵۰-۲۰۲۰) مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی صحت مدل از ضریب تعیین (R۲) و نش_ساتکلیف (NS) استفاده شد. مقدار ضریب R۲ و NS برای بارش، دمای کمینه و بیشینه در تمامی ایستگاهها به ترتیب ۶۷/۰ تا ۹۹/۰ و ۶۱/۰ تا ۹۸/۰ متغیر بود. نتایج نشان داد در تمام سناریوها بارش در اکثر نقاط، بهجز مناطق جنوبی افزایش مییابد. در برخی نقاط این افزایش به ۶۰ درصد هم میرسد. اما در قسمتهای جنوبی و میانی استان بارش تا بین ۱۰ تا ۴۰ درصد کاهش مییابد. همچنین میانگین سالانه دما بیشینه نیز در تمام سناریوها افزایشیافته است. در سناریو RCP۲,۶ دما ۲ درجه سلسیوس و در سناریو RCP۸,۵ دما ۴ درجه سلسیوس بهطور میانگین افزایش مییابد. مناطق شمالی استان علیرغم داشتن دمای کمتر نسبت به مناطق جنوبی استان، دورههای خشک طولانیتری خواهد داشت ولی مناطق جنوبی استان کرمان دارای بیشترین فراوانی وقوع دوره خشکی بیش از ۲۰۰ روز میباشند.
یونس خسروی، عبدالحسین پری زنگنه، وحیده کریمیان عقدا، مهدی دوستکامیان، امین شیری کریم وندی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
به منظور ناحیه بندی و اثرات عناصر اقلیمی دما و بارش بر دبی حوضه رودخانه جاجرود از دادههای ۹ ایستگاه موجود در حوضه رودخانه جاجرود استفاده شده است. با هدف ناحیه بندی اقلیمی حوضه رودخانه جاجرود، تحلیل چند متغیره خوشهای و برای اعتبار سنجی آن تحلیل ممیزی مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی و تحلیل اثرات دما و بارش بر دبی رودخانه جاجرود از مشخصات مکانی دبی، بارش و دما در حوضه جاجرود استفاده شده است. بر اساس نتایج تحلیل خوشهای، منطقه مورد مطالعه به چهار زیر ناحیه اقلیمی مرطوب و معتدل، ناحیه خشک و معتدل، ناحیه خشک و گرم و ناحیه مرطوب و سرد تقسیم بندی شد. نتایج تحلیل مکانی عناصر اقلیمی بیانگر رابطه معنی دارتر تغییر پذیری دبی با بارش نسبت به دیگر عناصر است. توزیع مکانی ضریب همبستگی بین دما و دبی بیانگر این است که ارتباط ناچیزی بین دبی و دما وجود دارد با این تفاوت که در بعضی از مناطق که رابطه معنی داری هم مشاهده شده است بسیار ناچیز است. در مجموع میتوان گفت که نوسانات دبی حوضه جاجرود بیشتر متأثر از بارش است تا دما. این در حالی است که با افزایش دما در نیمه جنوبی حوضه جاجرود دبی کاهش و بر عکس آن هم صادق است.
مهدی دستورانی، فرزانه یزدانپناه قرایی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
رودخانهها نقش بسیار مهمی در اقتصاد و کشاورزی دارند اما تغییر اقلیم و مدیریت نادرست این منابع را تحت تاثیر قراردادهاند. برای مدیریت بهتر این منابع اطلاع از روند دبی آنها و عوامل ایجادکنندهی روند ضروری میباشد. کاهش شدید بارندگی و دورههای خشک ناشی از آن، تاثیرهای منفی بسیاری بر منابع آب میگذارد. تداوم و گسترش خشکسالیها از تبعات تغییر اقلیم میباشد. این پژوهش به بررسی تغییرات بارندگی و دبی در حوضه آبریز ارس واقع در شمال غرب کشور پرداخته است. به این منظور پس از همگنی و صحتسنجی دادهها، ۹ ایستگاه هیدرومتری و ۵ ایستگاه بارانسنجی با دوره آماری سالهای آبی ۹۵-۱۳۶۶نتخاب شد. هدف این پژوهش، ارزیابی روند تغییرات سریهای زمانی متغیرهای بارش و دبی با استفاده از آزمون های من-کندال و تخمینگر سن است. نتایج تحلیل روند نشان داد که در مقیاس سالانه بارندگی در دو ایستگاه روند افزایشی و در مابقی روندی نداشتهاست و در تحلیل روند دبی در شش ایستگاه روند کاهشی و در سه ایستگاه هیچ روندی نداشتهاست.
عاطفه ارفع، عباس خاشعی سیوکی، محسن حمیدیان پور،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
با توجه به پدیده تغییر اقلیم و در پی آن تغییرات نیازآبی گیاه شناخت و ارزیابی تغییر اقلیم در دهههای آینده با هدف برنامهریزی محیطی مناسب در جهت سازگاری با شرایط آتی اقلیم و کاهش اثرات آن امری کاملاً بایسته میباشد. عمده ترین عامل مصرف منابع آبی در مناطق خشک و نیمه خشک کشاورزی و به تبع آن تبخیر-تعرق است، لذا آگاهی از روند تغییرات و پیش بینی آن نقش موثری را در برنامه ریزی، توسعه و مدیریت منابع آب ایفا میکند. پژوهش پیش روی با استفاده از مدل ریز مقیاس نمایی لارس دبلیو جی نخست مقدار دما را در سه دورهی زمانی (۳۰-۲۰۱۱، ۶۵-۲۰۴۶ و ۱۰۰-۲۰۸۱) با استفاده از چهار مدل گردش عمومی جو (IPCM، INCM۳، HADCM۳ و NCCCSM) در سه سناریوی مختلف (جهان همراه با توسعه پایدار، جهان ثروتمند و جهان جداشده) محاسبه کرده سپس تغییرات تبخیر-تعرق را در جنوب شرق کشور در سه دوره ذکر شده برای ۸ ایستگاه مورد بررسی قرار میدهد. بدین منظور از معادله تورنتوایت برای محاسبه تبخیر-تعرق استفاده شد. که ابتدا مقادیر دمای ماهانه چهار مدل با سه سناریوی برای دورهی آتی ریزمقیاس شدند. نتایج نشانگر روند افزایشی دما و در پی آن افزایش تبخیر- تعرق در دورهی آتی است. افزایش تبخیر-تعرق به طور متوسط درمدل NB۱ از دیگر مدلها کمتر بوده و در ایستگاه کرمان کمترین مقدار و در ایرانشهر بیشترین مقدار را دارد. تغییرات نسبی تبخیر-تعرق تا سال ۲۰۹۹ در ایستگاه کرمان ۶۹۲/۱۰ (mm/day) و در ایستگاه ایرانشهر ۱۹۴/۲۳ (mm/day) میباشد.
مجتبی نساجی زواره، باقر قرمزچشمه،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
فراوانی وقایع حدی بارش میتواند باعث سیل یا تغییر دوره خشکسالی شود. درک صحیح از این تغییرات برای اقدام جهت کاهش این اثرات لازم و ضروری است. در این پژوهش تغییرات زمانی و مکانی ۱۴ شاخص بارش برای هشت ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در شمال و غرب کشور بررسی شد. برای این منظور پس از بازسازی دادههای بارش روزانه و انتخاب پایه زمانی مشترک شاخصهای بارش تعریفشده توسط ETCCDI با استفاده از نرمافزار RClimdex مورد ارزیابی قرار گرفت. بهمنظور بررسی بارشهای سیلآسا، شاخصهای روزهای خیلی مرطوب (R۹۵p)، بیشازاندازه مرطوب (R۹۹p)، تعداد روزهای با بارش بیش از ۱۰، ۲۰ و ۲۵ میلیمتر (R۱۰, R۲۰, R۲۵) و همچنین توزیع ۲۰، ۴۰ و ۶۰ تا از بیشترین بارشها در هر دهه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که روند شاخصهای روزهای بیش از اندازه مرطوب (R۹۹p) و۲۰، ۴۰ و ۶۰ تا از بیشترین بارش (۲۰ Top ۴۰ Top, (۶۰ Top, در ایستگاههای رشت، رامسر، بندر انزلی و خرمآباد مثبت و در بقیه ایستگاهها منفی بود. شاخص مجموع بارش (PRCPTOT) در کلیه ایستگاهها بهجز بابلسر دارای روند منفی و معنیدار بود. روند شاخصهای شدت بارش )SDII(، حداکثر بارش یکروزه )Rx۱day( و حداکثر بارش ۵ روزه (Rx۵day) در اغلب ایستگاههای شمال و غرب کشور مثبت و غیر معنیدار بهدست آمد. روند تعداد روزهای خشک متوالیCDD)( در تمامی ایستگاههای شمال کشور مثبت بود که نشاندهنده افزایش طول دوره خشکی است. همچنین تعداد روزهای تر متوالی )CWD( در ناحیه غرب کشور دارای روند منفی بود که بیانگر کاهش تعداد روزهای تر میباشد. نتایج این پژوهش مشخص نمود که شاخصهای بارش در یک ناحیه اقلیمی دارای عدم پیوستگی مکانی بوده و رفتار بارشها به سمت حدی شدن پیش میرود.
هادی معماریان، سیدمحمد تاجبخش،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
خدمات زیستبوم پایه و اساس رفاه انسان و معیشت جوامع روستایی بهویژه جوامع فقیر تلقی میشوند. استحصال آب باران میتواند فراهمکننده فرصتی جهت بهبود تولید زیستبوم، معیشت، اقتصاد و رفاه جامعه باشد. همچنین میتواند موجب همافزایی بین مدیریت سرزمین و رفاه جامعه شود، بهویژه در مواردی که استحصال آب باران به کمک کشاورزی دیم آمده، یا به مدیریت حوزه آبخیز کمک میکند و یا در تأمین آب مورد نیاز مناطق شهری و روستایی مورد استفاده قرار میگیرد. سامانههای استحصال آب باران بهویژه در کشور ما اغلب در طرحهای مدیریت منابع آب مورد غفلت قرار گرفته و آب مورد نیاز فقط از منابع آب سطحی یا زیرزمینی تأمین میشود. بنابراین باید به این فنآوری بهعنوان فرصتی برای مدیریت بهتر منابع آب نگریست. استفاده از این سامانهها با اندک میزان سرمایهگذاری برای یک مدت کوتاه ۵ تا ۱۰ سال، میتواند منجر به بهبود و افزایش قابلیت اعتماد سیستم در تأمین آب، افزایش تولیدات کشاورزی و پایداری خدمات زیستبوم شود. همچنین بهعنوان یک راهکار سازگار در مناطقی که توزیع بارش دارای تغییرپذیری و نوسان بالایی است مورد استفاده است. با توجه به سناریوهای آینده تغییر اقلیم، افزایش نوسانات بارشی، تبخیر بیشتر، رشد جمعیت و بهتبع آن، افزایش تقاضا برای خدمات زیستبوم، بهویژه آب، ناگزیر خواهد بود. بنابراین استحصال آب یک اقدام کلیدی در جهت سازگاری با تغییر اقلیم و کاهش آسیبپذیری جامعه از نوسانات اقلیمی تلقی میشود. ضمن اینکه علاوه بر افزایش دانش عمومی نسبت به عملکرد اکوسیستمی این سامانهها نسبت به ممیزی، ارزیابی و کاربست دانش بومی استحصال آب باران در کشور باید قدمهای اساسی را برداشت.
فاطمه رجائی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده
گرمتر شدن کره زمین نیز بنوبه خود بر وضعیت اجزاء دیگر سیستم اقلیم تاثیر گذاشته و پدیده تغییر اقلیم را موجب میگردد. گرمایش جهانی، ظرفیت رطوبتی هوا را افزایش و رطوبت نسبی هوا را کاهش میدهد. معمولترین روش شبیهسازی پارامترهای اقلیمی، استفاده از دادههای خروجی مدلهای گردش عمومی جو است. زمانی که نتایج مدلها در مقیاس بسیار کوچکتر مورد ارزیابی قرار میگیرند تفاوتهای قابل ملاحظهای ایجاد میگردد. اما چگونه میتوان این تفاوتها را از بین برد و مدلهایی را انتخاب کرد که بتوانند پیشینهی مناسبی را از آینده تغییر اقلیم ارائه کنند. در این پژوهش با روش صحت سنجی به بررسی این اختلاف ها و اطمینان از صحت نتایج مدلهای اقلیمی در پیشبینی رطوبت نسبی هوا پرداخته میشود. در این راستا، دادههای رطوبت نسبی ایستگاه سینوپتیک دشت ناز در شهرستان نکا، به صورت روزانه با طول آماری ۲۵ سال ( ۲۰۱۴- ۱۹۹۰ میلادی) استفاده گردید. در ادامه داده های پارمتر رطوبت نسبی نزدیکترین سلول به ایستگاه سینوپتیک از دادههای مدلهای گردش عمومی جو، گزارش ششم هیات بین الدول تغییر اقلیم ، در دوره مشترک (۱۹۹۰-۲۰۱۴) دانلود و در نرم افزار Arc GIS ۱۰,۸ استخراج گردید. با توجه به نتایج حاصل، مدل ACCESS-ESM۱-۵ ، CNRM-CM۶-۱ ، CanESM۵ ، IPSL-CM۶A-LR ، GISS-E۲-۱-G و MIROC۶ بیشترین همبستگی را با دادههای مشاهداتی نشان دادند اما به جز دو مدل ACCESS-ESM۱-۵ و CanESM۵سایر مدلهای مذکور دارای بایاس بالایی نسبت به دادههای مشاهداتی بودند. بنابراین دو مدل ACCESS-ESM۱-۵ و CanESM۵_ESM از بین مدلهای اقلیمی برای پیشبینی رطوبت نسبی در آینده در منطقه نکا پیشنهاد میگردد .
آتنا نژادرحیم، علی گلکاریان، آذر زرین،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
حوزههای آبخیز سیستمهای اجتماعی-بومشناختی هستند که بهطور قابل توجهی میتوانند تحت تاثیر تغییر اقلیم قرار گیرند. از آنجایی که این تغییرات از جمله تغییر در میزان و الگوهای بارش و افزایش دما، میتواند سبب افزایش آسیبپذیری حوزههای آبخیز شود، لذا شناخت اثرات تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و سایر جنبههای مختلف در سطح حوزه آبخیز، میتواند سبب ایجاد رویکردهایی جهت کاهش این اثرات و یا سازگاری با آنها شود. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیرات تغییر اقلیم بر سلامت آبخیز رادکان در استان خراسان رضوی، انجام شده است. در این مطالعه، ابتدا سلامت آبخیز از طریق چهارچوب فشار-وضعیت-پاسخ (PSR) برای دوره تاریخی ۲۰۱۴-۱۹۹۰ تعیین شد. بدین منظور ۱۶ معیار طبیعی و انسانی انتخاب و در قالب سه شاخص فشار، وضعیت و پاسخ طبقهبندی شدند. پس از محاسبه معیارها برای ۱۴ زیرحوضه مورد مطالعه، استانداردسازی معیارها انجام و سپس از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین وزن شدند. در نهایت سلامت آبخیز مورد مطالعه از طریق چهارچوب PSR برای ۱۴ زیرحوضه تعیین و در پنج کلاس سالم، نسبتا سالم، متوسط، نسبتا ناسالم و ناسالم طبقهبندی شد. سپس بهمنظور بررسی تاثیرات تغییر اقلیم بر سلامت آبخیز ، از دادههای مدل اقلیمی MPI-ESM۱,۲-HR تحت دو سناریو SSP۲-۴,۵ و SSP۵-۸,۵، برای سه دوره زمانی آینده ۲۰۵۰-۲۰۲۶، ۲۰۷۵-۲۰۵۱ و ۲۱۰۰-۲۰۷۶ استفاده شد. نتایج نشان داد در دوره تاریخی غیر از یک زیرحوضه که در طبقه سالم و دو زیرحوضه که در طبقه نسبتا ناسالم قرار داشتند، مابقی زیرحوضهها از نظر سلامت در طبقه متوسط بودند. مقایسه شاخص سلامت در دورههای زمانی آینده با دوره تاریخی، نشاندهنده کاهش سلامت در هر دو سناریو بود که میانگین این کاهش بهترتیب در دورههای زمانی ۲۰۵۰-۲۰۲۶، ۲۰۷۵-۲۰۵۱ و ۲۱۰۰-۲۰۷۶ تحت سناریو SSP۲-۴,۵ برابر با ۸۴/۸ ، ۴۹/۸ و ۱۱/۱۱ درصد و در سناریو SSP۵-۸,۵ بهترتیب برابر با ۳۳/۷، ۰۴/۱۳ و ۸۵/۹ درصد است.
گوهر علیزاده مقدم، علی گلکاریان، یعقوب نیازی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
با توجه به افزایش روز افزون جمعیت در سراسر جهان، مقدار مصرف آب نیز افزایش پیدا کرده است. منابع آبی متعددی جهت استحصال وجود دارد که در بین آنها، آبهای زیرزمینی از اهمیت بالایی برخوردارند. شناخت تآثیر تغییرات اقلیمی بر جنبههای مختلف این منبع آبی، میتواند منجر به ایجاد روشهایی جهت کاهش و یا سازگاری با این تآثیرات شود. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی تآثیر تغییر اقلیم بر میزان آسیبپذیری سفرههای آب زیرزمینی دشت تایباد از طریق روش ماتریس استنتاجی نیستور و استفاده از مدل گزارش پنجم GFDL-ESM۲M تحت دو سناریوی انتشار RCP۴,۵ وRCP۸,۵ در بازهزمانی ۱۹۹۱ تا ۲۱۰۰ انجام شد. برای این منظور از دو شاخص خشکی دومارتن و آب قابل دسترس استفاده شد. نتایج شاخص آب قابل دسترس نشان داد که کمترین مقادیر آب قابل دسترس در بخش شرقی منطقه قرار دارد که در سالهای آتی روند کاهش آب قابل دسترس به سمت غرب منطقه گسترش مییابد. نتایج شاخص خشکی دومارتن نیز نشان داد، بیشتر مناطق خشک تحت هر دو سناریو در قسمت شرقی حوضه قرار دارند. نتایج ماتریس استنتاجی نیستور بیانگر این موضوع است که مناطق با اثر خیلی زیاد در تغذیه سفرههای آب زیرزمینی در قسمتهای شمال و جنوب غربی قرار دارند و در بخش شرقی حوضه مناطق با اثر خیلیکم قابل مشاهده است. بخشهای با اثر زیاد و متوسط روند کاهشی از خود نشان دادند و در بخشهایی با تآثیر کم روند افزایشی مشاهده شد. مناطق با اثر خیلی کم بدون روند خاصی است. این مناطق دارای حداقل پتانسیل تغذیه سفرههای آب زیرزمینی از گذشته تا حال بوده و تغییر اقلیم در آینده نیز تغییری در آن ایجاد نمیکند. بهطور کلی تغییر در پارامترهای اقلیمی تا سال ۲۱۰۰ موجب کاهش پتانسیل تغذیه سفرههای زیرزمینی در حدود ۵۵ تا ۶۰ درصد از منطقه مورد مطالعه حداقل به میزان یک طبقه خواهد شد.
محمد جواد مهدی زاده، دکتر حمید محمدی، دکتر سامان ضیایی، دکتر علی آذره،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
تغییرات آب و هوایی تأثیر قابل توجهی بر تولید جهانی محصولات کشاورزی داشته است. مطالعه تأثیر تغییرات اقلیمی بر تولید محصولات کشاورزی برای اتخاذ تصمیمات پیشگیرانه جهت بهبود کشاورزی بسیار مهم است. هدف پژوهش حاضر شبیهسازی الگوی کشت محصولات کشاورزی دشت جیرفت تحت تاثیر سناریوهای مختلف اقلیمی است. بدین منظور در آغاز با استفاده از تحلیلهای رگرسیونی اثر متغیرهای اقلیمی دما و بارش بر عملکرد محصولات پیاز و سیبزمینی در دوره ۱۴۰۱-۱۳۷۰ بررسی شد. علت انتخاب این دو محصول آن است که سطح زیرکشت بالایی را به خود اختصاص میدهند و در دو کشت بهاره و پاییزه انجام میشود. آنگاه با استفاده از مدل گردش عمومی HasGEM۳ تغییرپذیرهای اقلیم دشت جیرفت تحت سناریوهای سری ۵/۸، ۵/۴، ۶/۲ RCP موجود در جدیدترین گزارش هیئت بیندولی تغییر اقلیم (گزارش پنجم) برای دورههای (۲۰۴۵-۲۰۱۱)، (۲۰۶۵-۲۰۴۶)، (۲۰۷۹-۲۰۶۶) و (۲۰۹۹-۲۰۸۰) پیشبینی شد. در پایان با بهکارگیری رهیافت برنامهریزی ریاضی مثبت الگوی کشت منطقه شبیهسازی و اثرگذاریهای تغییر اقلیم بر الگوی کشت در دورههای یاد شده بررسی شد. نتایج نشان داد پارامترهای اقلیمی دما و بارش تاثیر معنیداری بر عملکرد محصولات منتخب دارد. همچنین با اعمال پیشبینی تغییرپذیریهای اقلیم در مدل الگوی کشت همه محصولات منتخب در دورههای (۲۰۴۵-۲۰۱۱)، (۲۰۶۵-۲۰۴۶)، (۲۰۷۹-۲۰۶۶) و (۲۰۹۹-۲۰۸۰) بر اساس پیشبینیهای مدل HasGEM۳ تحت تاثیر سناریوهای مختلف اقلیمی قرار میگیرند. با در نظر گرفتن اثرگذاریهای تغییر اقلیم و بهبود بهرهوری محصولات کشاورزی از اثرگذاریهای سوء این پدیده کاست. نتایج این تحقیق میتواند در برنامهریزی کشاورزی و توسعه اقتصادی شهرستان جیرفت سودمند باشد.
دکتر هادی معماریان،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
سامانههای استحصال آب باران رویکردی پایدار در مدیریت منابع آب شیرین، بهویژه در مناطقی با عرضه محدود آب تلقی می شوند. اثربخشی این سامانهها به شدت تحت تأثیر سیاستها، نوع طراحی و شرایط آب و هوایی است. تعیین خط مشیها و مقررات در طراحی و اجرا، پایه و اساس قابلیت اطمینان سامانههای جمعآوری آب باران هستند. این مقررات استانداردهایی را برای اجزای سامانه، تضمین ایمنی و جلوگیری از خرابی آن ایجاد میکنند. سیاستهای مؤثر با ارائه دستورالعملهایی برای استانداردهای طراحی و مشوقهایی مانند یارانه، پذیرش سیستمهای جمعآوری آب باران را راحتتر میکنند. تعمیر و نگهداری منظم و بررسیهای ایمنی الزامی شده توسط مقررات به قابلیت اطمینان سیستم کمک میکند، با اعمال سیاستهایی که بر استفادههای مجاز از آب باران استحصال شده نیز تأثیر میگذارد، که میتواند از کاربردهای غیرقابل شرب تا قابل شرب متغیر باشد. عوامل متعددی در تعیین قابلیت اطمینان این سامانهها مؤثر هستند که عبارتند از: شرایط اقلیمی: فراوانی، شدت و توزیع بارندگی برای جمعآوری آب ضروری است. بارندگی نامنظم قابلیت اعتماد سامانهها را کاهش میدهد. طراحی سامانه: سامانههای طراحی شده مناسب که با الگوهای آب و هوایی محلی طراحی شدهاند، قابلیت اطمینان را بهبود می بخشند. عناصر کلیدی طراحی شامل حوضه آبریز، ظرفیت ذخیرهسازی و ساز و کارهای تصفیه است. ملاحظات جغرافیایی: تفاوت در قابلیت اطمینان در تنظیمات مختلف سامانه، طراحیهای مناسب مربوطه را برای به حداکثر رساندن اثربخشی و کارایی هزینه انجام شده ضروری مینماید. پیشرفتهای فناوری باعث افزایش قابلیت اطمینان و کارایی سامانههای جمعآوری آب باران میشود. نوآوریها به برنامهریزی شهری بهتر و به حل چالشهای ناشی از تغییرات آب و هوا و شهرنشینی کمک میکنند. همانطورکه فناوریها تکامل و توسعه مییابند، انتظار میرود سامانههای جمعآوری آب باران به یک طرح شهری پایدار تبدیل شوند. تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان شامل شبیهسازیهای بیلان آب، تجزیه و تحلیل آماری، و رویکردهای مدلسازی است که به طراحی و ارزیابی سیستمها در برابر تغییرات آب و هوایی کمک میکند. این رویکرد جامع، تآمین آب پایدار را بهویژه در مناطق کمآب تضمین مینماید. مطالعات نشان میدهد که نسبت سود به هزینه برای سامانههای جمعآوری آب باران در صورت طراحی مناسب، مطلوب و بهینه خواهد بود. تجزیه و تحلیل هزینه و فایده در تنظیمات مختلف سیستم نشان میدهد که این سامانهها می توانند از نظر اقتصادی مقرون به صرفه و از نظر زیست محیطی مفید باشند و از تلاشهای مرتبط با صرفهجویی در آب نیز حمایت کنند. در نتیجه، ادغام سیاستهای مؤثر، طرحهای نوآورانه، طرحهای تغذیه و مدیریت آبخوان، و روشهای تحلیل قابلیت اطمینان برای موفقیت سامانههای جمعآوری آب باران بسیار مهم است. این سامانهها نقش بسزایی در مدیریت پایدار آب بهویژه در مواجهه با چالشهای روزافزون کمبود آب دارند.
نیما نعمتی شیشه گران، فریبا بابائیان، حجت میان آبادی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده
گرم شدن اقلیم کره زمین میتواند به طور قابل توجهی چرخه آب و الگوی بارشی را در زمین تغییر دهد. مدلهای اقلیمی ابزارهای اولیه برای پیشنگری تغییرات بارش و ارزیابی اثرات تغییر اقلیم در زمینههای مختلف هستند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی قابلیت شبیهسازی مدلهای CMIP۶ و CMIP۵ و ارائه توانمندی هر یک از مدلهای اقلیمی مورد استفاده در برآورد بارش کشور ایران است. بر این اساس، عملکرد بارش شبیهسازی شده توسط ۳۰ مدل اقلیمی از CMIP۶ و CMIP۵ به همراه همادی چند مدل آنها برای ایران با توجه به دادههای مشاهداتی مورد ارزیابی قرار گرفت. هدف از پژوهش حاضر که مطالعهای در راستای ارزیابی عملکرد مدلهای CMIP۵ و CMIP۶ برای کل کشور ایران است، آنست که پس از اصلاح اریب مقادیر بارش شبیهسازی شده توسط مدلهای اقلیمی به روش نگاشت چندکی، عملکرد هر یک از GCMها با استفاده از دیاگرام تیلور (شامل میزان همبستگی، انحراف معیار، انحراف جذر میانگین مربعات) و معیار TSS مورد ارزیابی قرار دهد. در ادامه، الگوی مکانی و زمانی بارش شبیهسازی شده در ایران توسط مدلهای CMIP۶ و CMIP۵ با معیار اریب نسبی مقایسه شدند. نتایج حاصل از ارائه دیاگرام تیلور و معیار TSS نشان میدهند که؛ هرچند عمده مدلهای CMIP۵ انحراف معیار نزدیکتری به داده مشاهداتی نسبت به مدلهای CMIP۶ دارند اما، به صورت کلی عمده مدلهای CMIP۶ نسبت به مدلهای CMIP۵ از عملکرد بهتری برای شبیهسازی بارش ایران برخوردارند. همچنین، همادی چند مدلی هر دو نسل از CMIPها عملکرد بهتری نسبت به مدلهای منفرد داشته و CMIP۶-MME نسبت به CMIP۵-MME از عملکرد مطلوبتری برخوردار است. از نظر ویژگیهای تغییرات مکانی و زمانی، بین مقادیر بارش مشاهداتی و شبیهسازی شده توسط مدلهای CMIP۵ و CMIP۶ اریب نسبی وجود داشته و میزان اریب نسبی CMIP۶-MME کمتر از CMIP۶-MME است. نتایج حاصل از مطالعه فعلی میتواند به عنوان پژوهش علمی برای مطالعات پیشبینیهای چرخه هیدرولوژیکی آینده در ایران و شرایط شکننده امنیت آب و اقلیم در منطقه غرب آسیا کمک کننده باشد.