۸ نتیجه برای تغذیه مصنوعی
احسان کرباسچی، علی شهیدی، چمه سمیرا منصوری، زینب کریم زاده مطلق ، امیر بسکابادی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
دشت بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی با مساحت حدود ۳۴۲۵ کیلومتر مربع به دلیل شرایط اقلیمی نامناسب و شدت تبخیر، فاقد منابع آب سطحی قابل توجه بوده و جز تعدادی شاخه رودخانهای کوچک که جریان دائمی دارند در سایر شبکههای رودخانهای، جریان آب فصلی و عمدتاً دورهای و کمدوام است لذا منابع آب زیرزمینی مهمترین ذخایر آب قابل استحصال در این محدوده به شمار میروند. آبهای زیرزمینی در فعالیتهای اقتصادی نقش اساسی دارند و ذخیرهسازی آب در مخازن زیرزمینی از لحاظ اقتصادی سرمایهگذاری کمتری را میطلبد. با این حال تقاضاهای رو به ازدیاد برداشتهای بیش از ظرفیت مجاز موجب کسری مخزن در آبخوانهای آبرفتی در سطح تمام دشتهای استان گردیده است و منجر به کاهش سطح آب سفرههای زیرزمینی شده است. از آنجا که در این محدوده بارشها اغلب ناچیز و گاه به صورت سیلابهای مخرب ظاهر میشوند، میتوان از عملیات تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی به عنوان یک راهکار مناسب جهت استفاده بهینه از سیلابها و پایداری سفرههای آب زیرزمینی استفاده کرد. در انجام عملیات تغذیه مصنوعی، انتخاب معیارها و روش مناسب برای تعیین بهترین مکانها دارای اهمیت بالایی میباشد. در این مقاله از دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. با انتخاب دشت بیرجند به عنوان مطالعه موردی معیارهای شیب، گسل، پتانسیل سیلخیزی، کاربری اراضی، منابع آبی، سکونتگاهها و کیفیت آب جهت انتخاب محلهای مناسب تغذیه مصنوعی در نظر گرفته شد. نقشه توانمندی تغذیه مصنوعی بر طبق شکستگیهای طبیعی به ۵ طبقه تناسب تقسیم شد. نتایج نشان میدهد که ۹۳/۱۴۸ کیلومتر مربع در طبقه بسیار نامناسب، ۷۳/۳۳۹ کیلومتر مربع در طبقه نامناسب، ۴۹/۴۵۳ کیلومتر مربع متوسط، ۸۳/۲۲۲ کیلومتر مربع مناسب و ۵۳/۱۴۲ کیلومتر مربع از مساحت محدوده مورد مطالعه بسیار مناسب میباشد.
مهندس حمید مسلمی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
تغذیه مصنوعی آبخوانها یک استراتژی برای بهبود و توسعه منابع آب زیرزمینی است. در کشور ایران هزینههای زیادی صرف احداث طرحهای تغذیه مصنوعی میگردد. عملیات آبخیزداری یکی از مهمترین پروژههای تغذیه مصنوعی است که هر ساله اعتبارات زیادی از منابع ملی برای اجرای آنها هزینه میشود. لذا ارزیابی اثرات این پروژهها بر آبخوانها بسیار مهم است. این تحقیق با هدف بررسی میزان اثر بخشی سد سنگی ملاتی زروم بر کمیت آب زیرزمینی قسمتی از دشت توکهور انجام پذیرفت. بدین منظور از دادهای سطح ایستابی دو حلقه چاه شاهد و سه حلقه چاه آزمایشی در یک دوره آماری ۱۴ ساله (از سال آبی۷۷-۷۶ تا ۹۰-۸۹) استفاده شد. برای بررسی اثر سد بر سطح ایستابی آب دشت مذکور، آمار به دو دوره قبل از احداث سد (۸۳-۷۶) و بعد از احداث سد (۹۰-۸۳) تقسیم شدند. نتایج نشان داد با وجود این که دادههای بارش منطقه در دوره قبل و بعد از اجرای پروژه تغییرات چندانی نداشته، ولی سطح آب در همه چاههای آزمایشی در دوره بعد از اجرای طرح افزایش ولی در چاههای شاهد کاهش یافته است. این موضوع نشان دهنده تاثیر مثبت اجرای طرح مذکور روی سطح ایستابی دشت توکهور میباشد.
علی بصیرپور، مهدی حاجیان نژاد، مینا بکی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از راهکارهای موجود برای استفاده بهینه از منابع آب در شرایط بحرانی وضعیت منابع آب زیرزمینی و سطحی موجود، اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی میباشد. این سیستمها با هدف ذخیره آبهای سطحی مازاد در آبخوانهای آب زیرزمینی به منظور بهبود کمی منابع آب و همچنین بهبود کیفیت آب در طی گذر از لایههای مختلف خاک صورت میپذیرد. اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی بنا بر روشهای جدید در استان اصفهان قدمت چندانی ندارد و از سال ۱۳۶۶ آغاز شده است. در این مدت ۱۷ طرح تغذیه مصنوعی توسط شرکت آب منطقهای اصفهان در استان اجرا شده است. با توجه به هزینههای هنگفت طراحی و اجرای این طرحها، ارزیابی این پروژهها به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش به ارزیابی کلی این طرحها بر اساس ۵ پارامتر اساسی مؤثر در عملکرد پروژههای تغذیه مصنوعی پرداخته شده است. بر اساس این ارزیابی طرحهای مذکور از نظر مکانیابی در مناطق مناسبی احداث شدهاند، اما در اکثر موارد از نظر مطالعات قبل از اجرای طرح شرایط مناسبی نداشتهاند. تعداد زیادی از طرحهای اجرا شده از نظر اجرا و عملکرد وضعیت نسبتاً مناسبی دارند اما در مورد نحوه نگهداری و بهرهبرداری از آنها لازم است تمهیدات مناسبی در نظر گرفته شود.
احد حبیبزاده، میرمسعود خیرخواه زرکش، علیرضا مجیدی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
قنات یکی از ابتکارات ایرانیان جهت مبارزه با کمبود آب و تامین آب کشاورزی خصوصا در مناطق خشک و نیمه خشک میباشد. خشکسالیهای چند سال اخیر در کشور باعث خشک شدن آب در بسیاری از قناتها شده است. در این رهگذر روشهای تغذیه مصنوعی آب و احداث سامانههای سطوح آبگیر باران اقدامی موثر در حفظ قناتهای موجود و افزایش آبدهی آنها خواهد بود. از سامانههای مناسب جهت تغذیه مادرچاه قناتها به خصوص در داخل مسیلها میتوان به تورکینست اشاره نمود که با توجه به نگهداری رواناب زیاد پس از هر بارش، میتواند تاثیر بسیار زیادی بر افزایش آبدهی قنات ها در مناطق مختلف داشته باشد. در این تحقیق سعی بر آن است به کاربرد، ابعاد و محل مناسب این سامانه پرداخته شود. سدهای تورکینست میتواند در کنار و یا نزدیک رودخانه ساخته شود تا آب از رودخانه به این سامانه هدایت شود. از نظر منابع آب زیرزمینی در زیرحوضه مشنق واقع در شمال دریاچه ارومیه حدود ۴۰ حلقه چاه عمیق، ۴ رشته قنات فعال بوده، در کل مجموع ۵ میلیون متر مکعب آب را از سفرههای آب زیرزمینی تخلیه میکنند. برای احداث دو مورد تورکینست با هدف تغذیه مادر چاه قنات کتکهریزی در کنار رودخانه مشنق در شمال دریاچه ارومیه عملیات خاکبرداری و خاکریزی با ابعاد قطر بزرگ ۶۰ متر و قطر کوچک ۵۰ متر در کف، به ارتفاع ۳ متر با شیب ۱:۳ انجام گردید؛ گنجایش مفید تورکینستها بین ۲۷۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ متر مکعب برآورد شد. در صورت رعایت اصول فنی در احداث این سازه با هدف تغذیه مصنوعی در داخل مسیلها و آبرفتهای درشت دانه با کمینه تخلخل ۳۵%، بیش از ۱۰۰۰۰ متر مکعب آب در هر آبگیری به سطح ایستابی آب زیرزمینی در مادرچاه قنات تغذیه خواهد شد.
سید محمد تاج بخش، هادی معماریان، حسین پارسا صدر،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
ارزیابی و کنترل عملکرد جزء لاینفک هر گونه فعالیت وکار اجرایی به شمار رفته و هدف از آن نیز اصلاح، بهبود و کاهش هدررفتها و جهت بهرهوری بهتر و اتخاذ تکنیکهای مناسب که در نهایت به پیشرفت برنامهها میانجامد. لذا بررسی حاضر با هدف شبیهسازی جریان آب زیرزمینی و بررسی اثرات پروژه تغذیه مصنوعی جمعاب بر منابع آب زیرزمینی دشت فریزی چناران با استفاده از مدل ریاضی و کد MODFLOW انجام پذیرفته است. مدل آبخوان مورد مطالعه بیشترین حساسیت را نسبت به تغییرات هدایت هیدرولیکی و دبی بهرهبرداری از چاهها دارد و نسبت به تغییرات تغذیه سطحی ناشی از بارندگی حساسیت کمتری از خود نشان میدهد. طرح تغذیه مصنوعی جمعاب در سناریو شاهد باعث افزوده شدن سالانه ۴۵۳۷۱۷,۶ متر مکعب آب به آبخوان گردیده است. حداکثر حجم آب ورودی به سیستم آبخوان از طریق تغذیه مصنوعی جمعاب بین سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۱برابر با ۱.۸ میلیون متر مکعب میباشد و با توجه به سناریو شاهد میزان۱.۳۵ میلیون متر مکعب افزایش داشته است، این مقدار افزایش تغذیه باعث شده است متوسط ارتفاع سطح ایستابی آبخوان دشت فریزی چناران نسبت به سناریو شاهد در دوره پیش بینی در سالهای ۹۳، ۹۴ و ۹۵، به ترتیب برابر ۰,۰۹، ۰.۱۱ و ۰.۱۷ متر افزایش یابد، و حداقل حجم آب ورودی به سیستم آبخوان از طریق تغذیه مصنوعی جمعاب بین سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۱ مربوط به سالهای ۱۳۷۴ و ۱۳۸۱ میباشد که تقریبا برابر با ۱۷۰هزار متر مکعب میباشد که نسبت به سناریو شاهد میزان ۲۸۳ هزار متر مکعب کاهش داشته است، برآورد درآمد در سیستم برابر با ۵۷,۵ میلیارد تومان در طول دوره بهرهبرداری تا سال ۱۳۹۱ بدست میآید. نسبت سود به هزینه پروژه با لحاظ کلیه درآمدهای حاصل ازکارکردهای اکوسیستمی پروژه و تولید حدود ۱۱ میباشد. که این اعداد نشان دهنده توجیه اقتصادی پروژه در دوره بهرهبرداری تا سال۱۳۹۱ است.
علی دسترنج، حمزه نور، محمد رستمی، جواد چزگی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
مهار سیلابها، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، بهبود پوشش گیاهی و افزایش تولید مراتع از پیامدهای اجرای طرحهای پخش سیلاب در کشور میباشند. با این حال، ارزیابی صحیح این پروژهها زمانی ممکن است که علاوه بر ارزیابی فنی، طرح را بر اساس نظرات ساکنین و بهرهبرداران نیز مورد ارزیابی قرار داد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی طرح پخش سیلاب جاجرم از دید روستاییان ساکن در حاشیه طرح انجام شده است. ابزار جمعآوری دادهها در این تحقیق پرسشنامه میباشد. بهمنظور سنجش روایی پرسشنامه از نظرات کارشناسان و صاحبنظران آبخیزداری استفاده شده و برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافتههای این تحقیق نشان داد که ارزیابی ساکنین مناطق اطراف از اجرای طرح پخش سیلاب جاجرم مثبت بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین تأثیر طرح پخش سیلاب جاجرم از دیدگاه روستائیان، کاهش خسارتهای سیل بر مزارع و باغها و منازل مسکونی (گویههای ۸ و ۹) است.
زهره رامک، نجات زیدعلی نژاد،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
علیرغم ظرفیت بالای آبهای زیرزمینی در مقابل تنشهایی مانند تغییر اقلیم، رشد سریع جمعیت و نیاز بیشتر به منابع آب، بهخصوص در کشورهای خشک و نیمهخشک مانند ایران، بهرهبرداری بیرویه از این منابع ارزشمند موجب بر هم خوردن تعادل طبیعی آبخوانها، بیلان منفی آب زیرزمینی در بسیاری از مناطق کشور و ایجاد مشکلات بسیاری شده است. در چنین مناطقی تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی میتواند بهعنوان راهکاری در جهت تعادل آبخوان و احیای این منابع ارزشمند به کار گرفته شود. در این مطالعه، پس از بیان روشهای مختلف تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی، بهعنوان یکی از راهکارهای مؤثر در زمینه احیای این منابع، طرحهای تغذیه مصنوعی انجامشده، با تأکید بر تحقیقات داخل کشور، بررسیشده است. مرور تحقیقات نشان میدهد تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی در کشور عمدتاً به روش پخش سیلاب انجامشده است که در بیشتر موارد، بهعنوان فرآیندی مؤثر جهت به تعادل رساندن آبخوانها عمل میکند و با توجه به کارایی بالا و هزینه نسبتاً پایین نسبت به سایر روشها، میتواند نقش قابلتوجهی جهت رسیدن به مدیریت پایدار منابع آب کشور داشته باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد نوع آبخوان، شرایط هیدروژئولوژیکی، جنس سازندهای زمینشناسی، شیب منطقه و شرایط اقتصادی مهمترین عوامل در انتخاب روش تغذیه میباشند. همچنین نتایج لزوم مطالعات جامع و کامل برای انتخاب محل و روش تغذیه مصنوعی جهت رسیدن به نتایج مطلوب و کارایی موفق طرح را نشان میدهد. علاوه بر آن پدیده انسداد و کاهش سرعت نفوذ بهعنوان مهمترین مشکلات موجود در اجرای این طرحها شناسایی شدند.
جهانگیر عابدی کوپایی، امیر زارعی، عیسی معروف پور،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
در دهه های اخیر افزایش روزافزون جمعیت، نیازهای انسانی و تغییر الگوهای مصرفی جوامع، برنامهریزی و مدیریت منابع آب را بیشازپیش ایجاب میکند. از راهکارهای مدیریتی منابع آب زیرزمینی میتوان به جبران این منابع از طریق تغذیه مصنوعی و بهرهبرداری با توجه به ظرفیت آبخوانها اشاره نمود. منطقه مورد مطالعه، در حوضه آبریز قروه به ﻣﺴﺎﺣﺖ ۱۷/۲۳۲ کیلومترمربع واقع شده است. در این پژوهش که در دشت قروه در استان کردستان انجام شده، تعداد نه معیار شامل شیب، کاربری اراضی، ضخامت آبرفت غیراشباع، هدایت هیدرولیکی، فاصله از رودخانه، زمینشناسی، هدایت الکتریکی، قابلیت انتقال آبخوان و پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش ترکیب وزنی-خطی (WLC)، است. وزن های وارد شده در این روش، توسط فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در نرمافزار Super Decisions استخراج شد. نتایج این روش نشان داد که حدود ۴/۲۳ درصد از کل مساحت دشت و به میزان ۴/۵۴ کیلومترمربع برای انجام عمل تغذیه، دارای ارزش زیادی است و حدود ۱۹ درصد از کل مساحت دشت نامناسب تشخیص داده شد.